Shiayan Logo
» شرح دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان
شنبه 13 جولای 2013
1 امتیاز2 امتیاز3 امتیاز4 امتیاز5 امتیاز
امتیار شما به این مطلب:

علیرضا احمدی کارشناس مذهبی شرحی بر دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان نوشت.

«اللهم قونی فیه اقامه امرک و اذقنی فیه حلاوه ذکرک و اوزعنی فیه لاداء شکرک بکرمک و احفظنی فیه بحفظک و سترک یا ابصر الناظرین»
«خدایا مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت بخش و حلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان و برای ادای شکرت به کرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پرده پوشی ات (مرا از گناهان) محفوظ بدار (و گناهان انجام داده مرا بپوشان) ای بصیرترین ناظران»

شرح دعا(۱)« اللهم قونی فیه اقامه امرک»
«خدایا مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت بخش».
«لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظیم»

امام زین العابدین علیه السلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه چنین با خداوند مناجات می فرمایند:
«واعنا علی صیامه» (۱)
«خدایا مرا برای روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان یاری فرما.»

که اگر به مفهوم آن توجه نماییم می بینیم اولا به پا داشتن روزه در ماه مبارک رمضان همان اقامه امر خداوند در این ماه می باشد، آن هم روزه واقعی که در دعای روز اول مختصرا در مورد آن شرحی داده شد، که مجددا برای فهم بیشتر، اشاره می نماییم به ادامه دعا که آن حضرت می فرمایند:
«بکف الجوارح عن معاصیک»(۲)
«ما را یاری کن تا بتوانیم اعضای بدن خود را از آلوده شدن به گناه و آنچه مورد پسند تو نیست بازداریم.»

که این قسمت از دعا نیز نشان دهنده این است که روزه واقعی تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نمی باشد بلکه تمام اعضا و جوارح انسان باید روزه دار باشد و امر به روزه نیز از طرف خداوند امر به روزه واقعی می باشد، ثانیا برای انجام دادن هر امری نیاز به نیرو و قوه الهی داریم چرا که
«لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»
«نیست نیرو و قوتی مگر (از طرف) خداوند بلند مرتبه و بزرگ.»
و اگر خداوند در این امر ما را یاری نکند به واقع ما در انجام اعمال (چه عبادی و غیر عبادی) با شکست مواجه خواهیم شد. پس در این روز از خداوند می خواهیم که ما را در انجام اوامرش نیرو و قوت بخشیده و یاریمان نماید.
شرح دعا (۲) «و اذقنی فیه حلاوه ذکرک »
«و در این روزحلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان»

اهمیت ذکر و یاد خدا در بیان امیر المومنان حضرت علی علیه السلام 
حضرت علی علیه السلام در رابطه با اهمیت ذکر و یاد خدا فرمودند :
«إنّ الله سُبْحانهُ جعل الذّکْرجلاءًللْقُلُوب، تسْمعُ به بعْد الْوقْره وتُبْصرُ به بعْد الْعشْوه وتنْقادُ به بعْد الْمُعانده، وما برح لله ـ عزّتْ آلاؤهُ ـ فی الْبُرْهه بعْد الْبُرْهه، وفی أزْمان الْفترات عبادٌ ناجاهُمْفى فکْرهمْ، وکلّمهُمْ فی ذات عُقُولهمْ، فاسْتصْبحُوابنُور یقظهٍ فی الاْسْماع والاْبْصار والاْفْئده، یُذکّرُون بأیّام الله، ویُخوّفُون مقامهُ، بمنْزله الاْدلّهفی الْفلوات منْ أخذ الْقصْدحمدُوا إلیْه طریقهُ، وبشّرُوهُ بالنّجاه، ومنْ أخذ یمیناً وشمالاً ذمُّوا إلیْه الطّریق، وحذّرُوهُ من الْهلکه،فکانوا کذلک مصابیح تلْک الظُّلُمات، وأدلّه تلْک الشُّبُهات. »(۳)
«همانا خدای سبحان و بزرگ ،یاد خود را روشنی بخش دلها قرار داد ، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود ، و چشم پس از کم نوری بنگرد ، و انسان پس از دشمنی ، رام گردد.خداوند که نعمتهای او گرانقدر است ، در دورانهای مختلف روزگار ،و در دوران جدایی از رسالت ،بندگانی داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه می کرد ،  و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت.
آنان چراغ هدایت را با نور بیداری در گوش ها و دیده ها و دل ها بر می افروختند ،روزهای خدایی را به یاد می آورند و مردم را از جلال و بزرگی خداوند می ترساندند.
آنان نشانه های روشن خدا در بیابانهایند، آن را که راه میانه در پیش گرفت ، می ستود، و به رستگاری بشارت می داد ،و روش آن را که به جانب چپ یا راست کشانده می شد، زشت می شمردند، و از نابودی هشدار می دادند ، همچنان چراغ تاریکی ها،و راهنمای پرتگاه ها بودند.»
حلاوت و شیرینی ذکر و یاد خدا
اگر انسان حلاوت و شیرینی عبادت و بندگی خداوند را نچشد مفهوم عبادت و بندگی و ذکر و یاد خدا را نمی تواند درک کند و از تاثیرات آن در حیات دنیا و آخرت محروم می ماند، به طوری که اگر انسان بتواند این مفهوم را درک کند و از تاثیرات آن در حیات دنیا و آخرت محروم می ماند، به طوری که اگر انسان بتواند این مفهوم را درک کند که هنگامی که به یاد خداوند بلند مرتبه می باشد، خداوند نیز او را یاد می کند و بدون واسطه خواسته های او را می شنود و اجابت می نماید، آنگاه است که می تواند بفهمد چقدر راز و نیاز با خدایی که به سرعت صدای بندگان خویش را شنیده و آنها را اجابت می کند شیرین و دلرباست، چرا که خداوند فرموده است:
«واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا ادعان…»(۴)
«و هنگامی که بنده های من از من (راجع به من) سئوال می کنند بگو که همانا من نزدیک (آنها) هستم (به طوری که) اجابت می کنم خواسته درخواست کنندگان را هنگامی که (چیزی از من) می خواهد.»
لذا در این روز از خداوند می خواهیم که حلاوت و شیرینی راز و نیاز با خودش را بر ما بچشاند…»
تعریف اهل ذکر از زبان مبارک امیر المومنان حضرت علی علیه السلام
«وإنّ للذّکْر لاهْلاً أخذُوهُ من الدُّنْیا بدلاً، فلمْ تشْغلْهُمْ تجارهٌ ولا بیْعٌ عنْهُ، یقْطعُون به أیّام الْحیاه، ویهْتفُونبالزّواجر عنْ محارم الله، فی أسْماع الْغافلین، ویأْمُرُون بالقسْطویأْتمرُون به وینْهوْن عن المُنکر ویتناهوْن عنْهُ، فکأنّما قطعُوا الدُّنْیا إلى الاْخره وهُمْ فیها، فشاهدُوا ماوراء ذلک، فکأنّما اطّلعُوا غُیُوب أهْل الْبرْزخ فی طول الاْقامه فیه، وحقّقت الْقیامهُ علیْهمْ عداتها فکشفُوا غطاء ذلک لاهْل الدُّنْیا، حتّى کأنّهُمْ یروْن ما لا یرى النّاسُ، ویسمعُون ما لا یسْمعُون.

فلوْ مثّلْتهُمْ لعقْلک فی مقاومهمُالْـمحْمُوده، ومجالسهمُ الْمشْهُوده، وقدْ نشرُوا دواوینأعْمالهمْ، وفرغُوا لـمُحاسبه أنْفُسهمْ، وعلى کُلّ صغیرهٍ وکبیرهٍ أُمرُوا بها فقصّرُوا عنْها، أوْ نُهوُا عنْها ففرّطُوا فیها، وحمّلُوا ثقل أوْزارهمْظُهُورهُمْ، فضعُفُوا عن الاْسْتقلال بها، فنشجُوانشیجاً، وتجاوبُوا نحیباً یعجُّونإلى ربّهمْ منْ مقام ندمٍ واعْترافٍ، لرأیْت أعْلام هُدىً، ومصابیح دُجىً، قدْ حفّتْ بهمُ الْملائکهُ، وتنزّلتْ علیْهمُ السّکینهُ، وفُتحتْ لهُمْ أبْوابُ السّماء، وأعدّتْ لهُمْ مقاعدُ الْکرامات، فی مقْعدٍ اطّلع اللهُ علیْهمْ فیه، فرضی سعْیهُمْ، وحمد مقامهُمْ، یتنسّمُون بدُعائه روْح التّجاوُز،

رهائنُ فاقهٍ إلى فضْله، وأُسارى ذلّهٍ لعظمته، جرح طُولُ الاْسى قُلُوبهُمْ، وطُولُ الْبُکاء عُیُونهُمْ. لکُلّ باب رغْبهٍ إلى الله سُبحانهُ منْهُمْ یدٌ قارعهٌ، یسْألُون منْ لا تضیقُ لدیْه الْمنادحُ ولا یخیبُ علیْه الرّاغبُون. فحاسبْ نفْسک لنفْسک، فإنّ غیْرها من الاْنْفُس لها حسیبٌ غیْرُک.»(۵)

«همانا مردمی هستند که ذکر خدا را به جای دنیا برگزیدند،که هیچ تجارت و داد و ستدى آنها را از یاد خدا باز نداشته است.با همین‏وضع زندگى خود را ادامه میدهند،و غافلان را با فریادهاى خود متوجه کیفر محرمات الهى‏میکنند،به عدالت فرمان میدهند و خود به آن عمل مینمایند،مردم را از بدى باز میدارند و خودبه گرد آن نمیچرخند،با اینکه در دنیا هستند گویا آن را رها کرده و به آخرت پیوسته‏اند،آنهاماوراى دنیا را مشاهده کرده،گویا از پشت دیوار این جهان سر بر آورده و به جهان برزخیان‏مینگرند و اقامت طولانى آنجا را مشاهده میکنند.و گویا رستاخیز وعده‏هاى خود را براى آنها عملى‏ساخته است:
آنها این پرده‏ها را براى جهانیان کنار زده،حتى گویا چیزهائى را میبینند که دیگران‏نمیبینند و مطالبى را میشنوند که دیگران نمیشنوند.اگر آنان را در پیشگاه عقل خود مجسم‏سازید و مقامات ستوده و مجالس آشکار آنان را بنگرید،میبینید که نامه‏هاى اعمال خویش راگشوده،و براى حسابرسى اعمال خود آماده شده‏اند،براى حساب هر کار کوچک و بزرگى که‏به آن دستور داشته‏اند و کوتاهى کرده‏اند،و یا از آن نهى شده و مرتکب گردیده‏اند،سنگینى‏بار گناهانشان را به دوش گرفته،نمیتوانند کمر راست کنند،گریه گلویشان را گرفته و بافریاد میگریند و گریان باهم گفتگو میکنند،و با صداى بلند در پیشگاه پروردگار خویش‏در مقام پشیمانى و اعتراف به تقصیرند(آرى اگر آنها را در پیشگاه عقلتان مجسم کنید)خواهید یافت که آنها نشانه‏هاى هدایتند،و چراغهاى تاریکى،فرشتگان آنان را در میان‏گرفته،آرامش بر آنها نازل گردیده،درهاى آسمان برویشان گشوده شده،و مقام محترمى‏بر ایشان فراهم آمده است:
مقامى که خداوند به آن نظر رحمت انداخته آنها را مینگرد،از سعى و کوشش آنان‏راضى و موقعیتشان را میستاید.

با دعاى خود از او آرامش عفو و گذشت میطلبند،اینان گروگانان نیازمندى فضل وکرم اویند و اسیران عظمت او.غم و اندوه طولانى قلبشان را مجروح ساخته،و گریه‏ها بسیارى‏چشمهایشان را به هر درى که امیدوارى به خدا در آن وجود دارد دستى براى کوبیدن از سوى‏آنان دراز است،از کسى درخواست میکنند که سختى و تنگى برایش معنى ندارد و امیدواران‏را محروم نمیسازد.
اکنون به خاطر خود، حساب خویشتن را برس! زیرا دیگران حسابرسى غیر از تو دارند.»

چگونه می توان به مقام اهل ذکر دست یافت؟ 
همانطور که می بینیم حضرت علی علیه السلام به صورت جامع و زیبا اهل ذکر را در یکی از خطبه های خویش تعریف نموده و صفات آنان را آشکار می سازد،به طوری که اگر در آن صفات نظر نموده و کمی اندیشه نماییم،خواهیم دید که به حتم ،ذکر و یاد ذات اقدس پروردگار دارای حلاوت و شیرینی خاصی است که به هر کسی عطا نمی گردد. چرا که در بیان شیوای امیر المومنان علیه السلام می بینیم که انسان هایی ، با این صفات کمتر به چشم می خورند، چرا که کمتر کسی پیدا می شود که از خواسته های نفسانی و شیطانی خود بگذرد و تمام حواس خود را به پروردگار خویش معطوف سازد لذا لازمه رسیدن به مقام اهل ذکر جز رعایت و پیشه نمودن تقوای الهی چیز دیگری نمی باشد ، چنانچه خداوند (عزوجل)می فرماید:
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(۶)
«و تقوای الهی پیشه کنید ، باشد که سعادتمند و رستگار شوید.»
و در جای دیگر می فرماید:
«وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى و اتقون یا اُولِی الالبَابِ»(۷)
«و توشه تقرا برگیرید که بهترین (توشه ها)توشه تقواست و خدا ترس شوید ای صاحبان عقل و ادراک»

شرح دعا (۳) «واوزعنی فیه لاداء شکرک بکرمک »
«و مرا در این روز برای ادای شکرت به کرمت مهیا ساز.»

شکر واقعی 
خداوند در قرآن می فرماید:
«واشکرولی و لا تکفرون»(۸)
«و مرا شکر کنید و کفر نورزید.»
که با توجه به این آیه باید بگوییم منظور از شکر نعمتهای الهی آن نیست که دائما به زبان بگوییم«خدایا شکر»بلکه شکر واقعی آن است که از نعمتهای الهی که به ما ارزانی داشته و انعام فرموده است ،در مسیر طاعت و بندگی اش استفاده کنیم نه در راه معصیت و نافرمانی، که قسم اول آن یعنی طاعت و بندگی (شکر نعمت) و قسم دوم، معصیت و نافرمانی (کفران نعمت) الهی می باشد که در این روز از خداوند می خواهیم ما را برای ادای شکر نعمتهایش یاری نموده و آماده سازد…
شرح دعا (۴)« و احفظنی فیه بحفظک و سترک یا ابصر الناظرین»
«و در این روز به حفظ و پرده پوشیت (از گناهان) محفوظ بدار (و گناهان انجام داده مرا بپوشان) ای بیناترین بینایان»
خداوند ستارالعیوب است 
هنگامی که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد ،آنگاه است که خداوند او را از تسلط یافتن شیطان بر او حفظ می نماید و هنگامی که انسان از وسوسه های شیطانی محفوظ بماند دیگر گناهی از او سر نخواهد زد، و دیگر آن که خداوند ستارالعیوب است یعنی عیوب انسانها را که سرچشمه از خطا و گناهان آنان دارد، می پوشاند .مگر اینکه انسان خود پرده دری نموده و بر اثر اصرار بر گناه و خطا، عیوب خود را برای دیگران آشکار سازد، پس در این روز از خداوندی که بیناترین بینایان است و بر اعمال ما نظارت دارد می خواهیم که ما را از انجام گناهان و پرده دری گناهان محفوظ بدارد.

نکته ها 
۱-اگر انسان حلاوت و شیرینی عبادت و بندگی خداوند را نچشد مفهوم عبادت و بندگی و ذکر و یاد خدا را نمی تواند درک کند و از تاثیرات آن در حیات دنیا و آخرت محروم می ماند.
۲-ذکر و یاد ذات اقدس پروردگار دارای حلاوت و شیرینی خاصی است که به هر کسی عطا نمی گردد ، چرا که کمتر کسی پیدا می شود که از خواسته های نفسانی و شیطانی خود بگذرد و تمام حواس خود را به پروردگار خویش معطوف سازد.
۳-منظور از شکر نعمتهای الهی آن نیست که دائما به زبان بگوییم «خدایا شکر » بلکه شکر واقعی آن است که از نعمتهای الهی که به ما ارزانی داشته و انعام فرموده است ،در مسیر طاعت و بندگی اش استفاده کنیم نه در راه معصیت و نافرمانی.
۴- هنگامی که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد ،آنگاه است که خداوند او را از تسلط یافتن شیطان بر او حفظ می نماید.
پی نوشت ها
۱-صحیفه سجادیه،دعای۴۴،بند۶،ص۲۸۵٫
۲-همان.
۳- نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲،ص ۴۵۵٫
۴-بقره/۱۸۶٫
۵- نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲،صص ۴۵۵-۴۵۶٫
۶-آل عمران/۱۳۰٫
۷-بقره/۱۹۷٫
۸-بقره/۱۵۲٫

جهت دریافت مطالب روزانه سایت شیعیان در خبرنامه ایمیلی عضو شوید. برای عضویت (رایگان) اینجا کلیک کنید.

نظر شما


عضویت در خبرنامه سایت
بعد از عضویت ایمیلتان را چک کنید و بر روی لینک فعال‌سازی کلیک کنید تا عضویت شما کامل شود.
جدیدترین مطالب
پربازدیدها
Shiayan Logoتبلیغ شما در سایت شیعیان
امام خمینی
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه اطلاع رسانی شیعیان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.