Shiayan Logo
» شرح دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان
شنبه 20 جولای 2013
1 امتیاز2 امتیاز3 امتیاز4 امتیاز5 امتیاز
امتیار شما به این مطلب:

علیرضا احمدی کارشناس مذهبی شرحی بر دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان نوشت.

«اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین. »

«خدایا در این روز احسان و نیکویی را محبوب من گردان و فسق و معاصی را ناپسند من قرار ده و در این روز خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان به یاری خود ای فریادرس فریادخواهان.»
شرح دعا (۱)«اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ »
«خدایا در این روز احسان و نیکویی را محبوب من گردان.»
احسان و نیکوکاری
همان طوری که در آیات و روایات موجود می باشد ،هر عمل نیکویی را که انسان انجام می دهد، از آن به احسان و نیکوکاری تعبیر می گردد اما این احسان و نیکوکاری به نیات افراد بستگی دارد ،به طوری که ممکن است این عمل یا برای رضای خداوند صورت پذیرد یا برای ریا و خود نمایی . چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :
«إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ، وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْیَا یُصِیبُهَا أَوْ إِلَى امْرَأَهٍ یَنْکِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ .»(۱)

«اعمال مردم به نیتهای آنان بستگی دارد ،اگر به قصد خدا و رسول خدا هجرت نموده ،هجرتش در حساب خداوند و رسولش است و اگر هجرتش برای این بوده که از دنیا نصیبی عایدش گردد،یا زنی را به همسری خود در آورد،هجرتش برای چیزی است که به انگیزه آن هجرت نموده است.»

که ما نیز احسان و نیکوکاری را به دو بخش تقسیم می نماییم:

۱-احسان و نیکوکاری در راه رضای خدا .

۲- احسان و نیکوکاری برای ریا و جلب توجه مردم .
۱- احسان و نیکوکاری در راه رضای خدا
اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که آن عمل را به عنوان احسان برای کسب رضایت خالق یکتا تلقی می نمایند،که برای مثال اشاره می نماییم به بحث انفاق (به عنوان عملی نیکو)که در قرآن نیز بر آن تاکید بسیاری شده است :
انفاق نوعی احسان
خداوند (عزوجل) در قرآن می فرماید:

«وانفقوا فی سبیل الله ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین»(۲)

«و در راه خدا انفاق کنید و با دستانتان خودتان را به هلاکت نیندازید و احسان و نیکوکاری کنید که همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

که این آیه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نیکویی است که انسان را از هلاکت نجات می بخشد واین در صورتی است که این احسان جزء:

«الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله»(۳)

«کسانی که اموالشان را در راه رضا و خشنودی خداوند انفاق می کنند.»

باشد که آنگاه است که خداوند در قرآن می فرماید:

«بلی من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»(۴)

«آری، کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود.»
۲- احسان برای ریا و جلب توجه مردم
اگر انسانی عمل نیکی را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که اولا :در انجام آن عمل نیک برای خداوند شریک قائل شده است و ثانیا :عمل او ریا بوده و هیچ اجر و پاداشی از طرف خداوند برای آن عمل نمی باشد، چرا که اینگونه افراد از یاران و هم قرینان شیطانند، که اگر در این مورد نیز انفاق را در نظر بگیریم خداوند در قرآن می فرماید:
«والذین ینفقون اموالهم رئاء الناس و لایومنون با الله و لابالیوم الاخر و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا»(۵)

«آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی انفاق می کنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند (ایشان یاران شیطانند) و هر که را شیطان یار اوست بسیار بدیاری خواهد داشت.»

و امام صادق علیه السلام نیز در مورد چنین افرادی فرمودند:

«قال الله من عَمِلَ لغَیری فَهُوَ کمن عَمِلَ لَهُ»(۶)

«خداوند فرموده :هرکس برای غیر من عمل کند ،او عامل آن شخص می باشد،پس باید حاجت خود را از او بگیرد.»

منظور از حبب الی فیه الاحسان چیست؟
برای آنکه بدانیم منظور از حبب الی فیه الاحسان چیست اشاره می نماییم به آیه:
«ان الله یحب المحسنین»(۷)

«به درستی که خداوند احسان کنندگان را دوست دارد.»

حال با توجه به این آیهدرمی یابیم انسان برای اینکه محبوب پروردگار خویش گردد از خدای خویش درخواست نموده تا احسان و نیکوکاری را محبوب او گرداند چراکه این احسان و نیکوکاری فرد باعث کسب درجه محسنین و در نتیجه رسیدن به درجه رضوان الهی است،لذا در این روز از خداوند می خواهیم که حب احسان و نیکوکاری در راه رضایش را نصیب گرداند.
شرح دعا(۲)«و کره الی فیه الفسوق و العصیان »
«و در این روز فسق و معاصی را برای من ناپسند گردان.»
منظوراز«الفسوق و العصیان» چیست؟
هرگاه انسان عملی را بر خلاف دستورات الهی انجام دهد آنگاه است که گویند او عصیان و سرپیچی از دستور پروردگار عالمیان نموده است که اگر انسان به این عمل خویش یعنی معصیت پروردگار اصرار بورزد ، آنگاه است که او را فاسق نامند. چرا که او دائما خود رابه معصیت ذات اقدس الهی مشغول ساخته است.
گناهان کبیره از زبان امام صادق علیه السلام
امام جواد علیه السلام فرمودند :
«سَمِعْتُ أَبِى یَقُولُ: سَمِعْتُ أَبِى مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ دَخـَلَ عـَمـْرُو بـْنُ عـُبـَیـْدٍ عـَلَى أَبـِى عـَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآیَهَ الَّذِینَ یـَجـْتـَنـِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ ثُمَّ أَمْسَکَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَسْکَتَکَ قـَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْکَبَائِرَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ نَعَمْ یَا عَمْرُو أَکْبَرُ الْکَبَائِرِ الْإِشْرَاکُ بِاللَّهِ یَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ وَ هُ الْإِیَاسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عـَزَّ وَ جـَلَّ یـَقـُولُ إِنَّهُ لا یـَیـْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ ثُمَّ الْأَمْنُ لِمَکْرِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ وَ مِنْهَا عـُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الْعَاقَّ جَبَّاراً شَقِیّاً وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِى حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها إِلَى آخِرِ الْآیَهِ وَ قَذْفُ الْمـُحـْصَنَهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ لُعِنُوا فِى الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ وَ أَکْلُ مـَالِ الْیـَتـِیـمِ لِأَنَّ اللَّهَ عـَزَّ وَ جـَلَّ یـَقـُولُ إِنَّمـا یـَأْکُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سـَعـِیـراً وَ الْفـِرَارُ مـِنَ الزَّحـْفِ لِأَنَّ اللَّهَ عـَزَّ وَ جـَلَّ یـَقـُولُ وَ مـَنْ یـُوَلِّهـِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مـُتـَحـَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى فِئَهٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمـَصـِیـرُ وَ أَکْلُ الرِّبَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاّ کَما یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ وَ السِّحْرُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِى الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ وَ الزِّنَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یـَلْقَ أَثـامـاً یـُضـاعـَفْ لَهُ الْعـَذابُ یـَوْمَ الْقـِیـامـَهِ وَ یـَخـْلُدْ فِیهِ مُهاناً وَ الْیَمِینُ الْغَمُوسُ الْفـَاجـِرَهُ لِأَنَّ اللَّهَ عـَزَّ وَ جـَلَّ یـَقـُولُ الَّذِیـنَ یـَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ لا خـَلاقَ لَهـُمْ فـِى الْآخِرَهِ وَ الْغُلُولُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ مَنْعُ الزَّکَاهِ الْمَفْرُوضَهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جـُنـُوبـُهـُمْ وَ ظـُهـُورُهـُمْ وَ شـَهـَادَهُ الزُّورِ وَ کـِتْمَانُ الشَّهَادَهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یـَکـْتـُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَى عَنْهَا کَمَا نَهَى عَنْ عِبَادَهِ الْأَوْثـَانِ وَ تـَرْکُ الصَّلَاهِ مـُتـَعـَمِّداً أَوْ شـَیـْئاً مِمَّا فَرَضَ اللَّهُ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ تـَرَکَ الصَّلَاهَ مـُتـَعـَمِّداً فـَقـَدْ بـَرِئَ مـِنْ ذِمَّهِ اللَّهِ وَ ذِمَّهِ رَسـُولِ اللَّهِ ص وَ نـَقـْضُ الْعَهْدِ وَ قـَطـِیـعَهُ الرَّحِمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ قَالَ فَخَرَجَ عـَمـْرٌو وَ لَهُ صـُرَاخٌ مـِنْ بـُکـَائِهِ وَ هـُوَ یَقُولُ هَلَکَ مَنْ قَالَ بِرَأْیِهِ وَ نَازَعَکُمْ فِى الْفَضْلِ وَ الْعِلْمِ.»(۸)

«از پدرم شنیدم کـه فـرمـود: از پدرم موسى بن جعفر علیهم السلام شنیدم میفرمود: عمر و بن عبید نزد امام صـادق (ع ) آمـد چـون سـلام کـرد و نـشست این آیه را خواند: ((کسانیکه از گناهان کبیره و زشـتکاریها دورى گزینند)) سپس از سخن باز ایستاد. امام صادق (ع ) باو فـرمـود: چـرا سـکـوت کـردى ؟ گـفـت : دوسـت دارم گـنـاهـان کـبـیـره را از کـتـاب خـداى عزوجل بدانم . فرمود: آرى ، اى عمرو.بزرگترین گناهان کبیره شرک بخداست که خدا میفرماید: ((کسیکه شرک بخدا آورد، خدا بهشت را بر او حرام کرده است))و بـعـد از آن نـومـیـدى از رحـمـت خـداسـت ، زیـرا خـداى عزوجل میفرماید: ((کسى جز مردم کافر از رحمت خدا نومید نشود)).و پـس از آن ایـمـنـى از مـکـر (عـذاب و مـهـلت ) خـداسـت ، زیـرا خـداى عزوجل میفرماید:((کسى از مکر خداى ایمن نشود مگر مردم زیانکار))و از گناهان کبیره است . عقوق والدین ، زیرا خداى سبحان عاق والدین را زورگوى با شقاوت مقرر فرموده.و دیگری قـتـل نـفـسی کـه خـدا آنـرا مـحـتـرم دانـسـتـه مـگـر بـحـق (در مـورد قـصـاص ) زیرا خداى عزوجل میفرماید ((کیفر او دوزخست و در آن جاودانه باشد)).و پس از آن مـتـهـم سـاخـتـن زن و دیگری خـوردن مـال یـتـیـم است، زیـرا خـداى عـزوجـل (دربـاره کـیـفـر آنـهـا) مـیـفـرمـایـد: ((آنها در شکمهاى خویش آتشى فرو میبرند و بآتشى افروخته درون میشوند)).و دیگری فـرار از جـهـاد، زیـرا خداى عزوجل میفرماید: ((و هر که در آن روز از آنها پشت کند جز کسیکه براى جنگیدن منحرف شود یا سوى گروهى دیگر جاى گیرد، بغضب خدا برگشته و جایش جهنم است که سر انجامى است بد،))و دیگری ربـاخـوارى زیـرا خداى عزوجل میفرماید: ((کسانیکه ربا میخورند مانند کسیکه شیطان بـجـنون آشفته اش میکند برخیزند (یعنى مانند دیوانگان و مستان از گور برخیزند))).و دیگرسـحـر (جـادو و چـشـم بـنـدى ) زیرا خداى عزوجل میفرماید: ((محققا دانستند که هر کس خریدار جادو شود، از آنحضرت بهره اى نخواهد داشت ،)).و دیگری زنـاکـارى است، زیـرا خـداى عزوجل میفرماید: ((هر که چنین کند کیفر گناه خود بیند و در قیامت عذابش دو برابر شود و با خوارى در آنجا جاودان باشد،)).و دیگرسـوگـنـد دروغ بـراى تـبـهـکـارى (چـون خـوردن مـال مـردم ) زیـرا خـداى عـزوجـل مـیـفـرمـاید: ((کسانیکه پیمان با خدا و سوگندهاى خود را ببهائى اندک میفروشند، در آخرت بهره اى ندارند، )).و دیگری خـیانت در غنیمت جنگى ، زیرا خداى عزوجل میفرماید: ((و هر که در غنیمت خیانت کند روز قیامت با آنچه خیانت کرده بیاید)) و دیگربـاز داشـتـن زکـاه واجـب ، زیـرا خـداى عـزوجـل مـیـفـرمـایـد: ((بـا آنـهـا (مال زکاه بازداشت شده ) پیشانى و پشت و پهلوى آنها را داغ کنند))و دیگری شـهـادت دروغ و نـهـان کـردن شـهـادت ، زیـرا خـداى عـزوجـل فـرمـاید: ((هر که شهادت را نهان کند، دلش گنهکار است)) (نهان کردن شهادت عمل دلست و حرمت شهادت دروغ از اولویت استفاده میشود).و دیگری شـرابـخـوارى است، زیـرا خـداى عـزوجـل از آن نـهـى فـرمـوده ، مثل آنکه از پرستش بتها نهى فرموده است (در آیه شریفه انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس … هر دو را بیک پلید و شیطانى معرفى کرده است ).و دیگر نـمـاز یـا واجب دیگر خداى را عمدا ترک کردن . زیرا رسولخدا (ص ) فرمود: کسیکه نـماز را عمدا ترک کند. از پیمان و تعهد خدا و رسولش بیزارى جسته است.و دیگری پـیـمـان شـکـنـى و قـطـع رحـم است، زیـرا خـداى عـزوجـل فـرمـایـد: (کـسـانـیـکـه پـیـمـان خـدا را پس از استوار کردنش ‍ میشکنند آنچه را خدا بـوصـلش فـرمـان داده قـطـع میکنند….) ایشانند که لعنت دارند و خانه بد (در آخرت )دارند.

در آخر عـمـرو از خدمت امام علیه السلام بیرون رفت ، ودر حالی که شیون و گریه اش بـلنـد بـود و مـیـگـفـت : هـلاک شـد کـسـیـکـه بـراى خـود فـتـوى داد و در عـلم و فضل با شما مبارزه کرد.»

دانشمند فاسق از زبان امیر مومنان حضرت علی علیه السلام

بعضی از افراد در انظار مردم به عنوان عالم و دانشمند شناخته می شوند ،اما هیچ بهره ای از علم و عمل نبرده اند ،به طوری که امیال و خواسته های نفسانی خود را با قرآن مطابقت داده و دست به هر کاری می زنند و کار خود را نیک جلوه می دهند آنگونه که به آنان می توان نسبت داشمندی داد ،اما دانشمندی در رشته فسق و معاصی که این دانشمند از دانشگاه شیطان فارغ التحصیل شده و به فریب دیگران می پردازد،چنانچه امیر المومنان حضرت علی علیه السلام فرمودند :

«وآخرُ قدْ تسمّى عالماً ولیْس به، فاقْتبس جهائل منْ جُهّالٍ وأضالیل منْ ضُلاّلٍ، ونصب للنّاس أشْراکاً منْ حبال غُرُورٍ، وقوْل زُورٍ، قدْ حمل الْکتاب على آرائه، وعطف الْحقّعلى أهْوائه، یُؤْمنُ من الْعظائم، ویُهوّنُ کبیر الْجرائم، یقُولُ: أقفُ عنْد الشُّبُهات، وفیها وقع، ویقُولُ: أعْتزلُ الْبدع، وبیْنها اضْطجع،فالصُّورهُ صُورهُ إنْسانٍ، والْقلْبُ قلْبُ حیوانٍ، لا یعْرفُ باب الْهُدى فیتّبعهُ، ولا باب الْعمى فیصُدّ عنْهُ، فذلک میّتُ الاْحْیاء»(۹)

«و دیگرى که او را عالم نامند در صورتیکه عالم نیست،یک سلسله نادانیها را ازجمعى نادان فرا گرفته!و مطالبى گمراه کننده از گمراهانى آموخته،دامهائى از طنابهاى‏غرور و گفته‏هاى دروغین بر سر راه مردم افکنده،قرآن را بر امیال و خواسته‏هاى خودتطبیق مى‏دهد،و حق را به هوسها و خواهشهاى دلش تفسیر مى‏کند،مردم را از گناهان بزرگ‏ایمنى مى‏بخشد،و جرائم بزرگ را در نظرها سبک جلوه مى‏دهد.مى‏گوید از ارتکاب شبهات‏اجتناب مى‏ورزم اما در آنها غوطه‏ور است،مى‏گوید:از بدعتها کناره گرفته‏ام ولى درآنها غلط مى‏زند! چهره او چهره انسان است و قلبش قلب حیوان!راه هدایت را نمى‏شناسدکه از آن طریق برود، و راه خطا و باطل را نمی داند که از آن بپرهیرد ،پس او مرده‏اى است درمیان زندگان!»

ناپسندی فسق و معصیت الهی

به حقیقت کسانی که خود را به معاصی الهی مشغول ساخته و از اعمال زشت خویش دست بردار نیستند ،چهره زشت و ناپسندی به خود می گیرند چرا که گناه و معاصی الهی لکه های سیاهی است که دل انسان،پس از انجام آنها سیاه می گردد. و این گونه افراد در نظر ذات اقدس پروردگار منفور گشته و فاسق تلقی می گردند. زیرا دل آنها به علت کثرت گناه از خداوند دور شده و قابل هدایت نمی باشند،و این در حالیست که درهای رحمت الهی بر روی تمام بندگان باز است و خداوند توبه بندگان عاصی خویش را می پذیرد . لذا در این روز از خداوند خواستاریم که فسق و معاصی را در نظر ما منفور و ناپسند سازد . چنانچه ذات اقدسش فرمود :

«وکره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان اولئک هم الراشدون»

«خداوند کفر و فسوق و معصیت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتند.»
شرح دعا (۳)«و حرم علی فیه السخط و النیران بعونک یا غیاث المستغیثین»
«و در این روز آتش قهر و غضب را بر من حرام گردان به یاری خود ای فریاد رس فریاد خواهان.»
خوف و ترس از عذاب و عقوبت الهی
خداوند عزوجل در قرآن می فرماید:
« واتقوا الله و اعلموا ان الله شدید العقاب»(۱۰)

«و از خداوند بترسید (و تقوای او را پیشه کنید) و بدانید به درستی که خداوند سخت عذاب است.»

که این عذاب و عقاب الهی برای کسانی می باشد که به معصیت و نافرمانی ذات اقدس او مشغولند به طوری که شکرگزار نعمتهای خداوند نبوده و خداوند از آنان راضی نمی باشد .چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دلیل عذاب بندگان خویش می فرماید: «ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و امنتم و کان الله شاکرا علیما»(۱۱)

«اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشید و به او ایمان آوردید خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را می پذیرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد.»

پس با توجه به این آیه کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند.لذا در این روز از خداوند خواستاریم که ما را جزء کسانی که بر آنان خشم و غضب نموده است،قرار ندهد.چنانچه در کلام نورانی اش می خوانیم:

«غیرالمغضوب علیهم»(۱۲)

«(ما را در راه )غیرکسانی که بر آنان غضب نموده ای(قرار ده )».

 

نکته ها

۱-هر عمل نیکویی را که انسان انجام می دهد، از آن به احسان و نیکوکاری تعبیر می گردد.

۲- احسان و نیکوکاری به دو بخش تقسیم می گردد:۱-احسان و نیکوکاری در راه رضای خدا .۲- احسان و نیکوکاری برای ریا و جلب توجه مردم .

۳- اگر انسان در معصیت نمودن ذات اقدس پروردگار اصرار بورزد ، آنگاه است که او را فاسق می نامند. چرا که دائما خود رابه معصیت خداوند مشغول ساخته است.

۴- بعضی از افراد به عنوان دانشمند شناخته می شوند ،اما دانشمندی آنان در رشته فسق و معاصی پروردگار عالمیان است چرا که آنان فارغ التحصیل دانشگاه شیطانند.

۵- گناه و معاصی الهی لکه های سیاهی است که دل انسان،پس از انجام آنها سیاه می گردد.

۶- کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند.

 

پی نوشتها:

۱-مستدرک الوسائل،ج۱،ص۸٫

۲-بقره/۱۹۵٫

۳-بقره/۲۶۵٫

۴-بقره/۱۱۲ .

۵-نساء/۳۸ .

۶-حدیث قدسی،باب امام صادق علیه السلام،صص۶۰۱و۶۰۲ ،ح ۵۸۷ .

۷-بقره/۱۹۵ .

۸-اصول کافی،ج۳،صص۳۹۰-۳۹۳،ح۲۴ .

۹-نهج البلاغه،خطبه ۸۷،صص۱۴۶-۱۴۷ .

۱۰-بقره/۱۹۶ .

۱۱-نساء/۱۴۷ .

۱۲-فاتحه الکتاب/۷٫

جهت دریافت مطالب روزانه سایت شیعیان در خبرنامه ایمیلی عضو شوید. برای عضویت (رایگان) اینجا کلیک کنید.

نظر شما


عضویت در خبرنامه سایت
بعد از عضویت ایمیلتان را چک کنید و بر روی لینک فعال‌سازی کلیک کنید تا عضویت شما کامل شود.
جدیدترین مطالب
پربازدیدها
Shiayan Logoتبلیغ شما در سایت شیعیان
امام خمینی
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه اطلاع رسانی شیعیان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.